فهرست مطالب

پرستاری و مامایی - پیاپی 1 (بهار 1385)

فصلنامه پرستاری و مامایی
پیاپی 1 (بهار 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/03/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • وحید زمان زاده، مدیر مسئول مجله صفحه 1
  • ناهید کرمی کبیر، مژگان لطفی، فرحناز عبدالله زاده، احمد آقازاده صفحه 2
    مقدمه
    رضایت مندی بیمار مفهومی است که امروزه در مراقبت های بهداشتی و درمانی اهمیت ویژه ای یافته و یکی از اهداف مهم و الویت دار سیستم های بهداشتی و درمانی بوده و از نتایج مهم توجه به کیفیت، رضایت بیماران از نحوه ارایه خدمات می باشد. رضایت بیمار واکنشی شناختی است که تحت تاثیر عوامل گوناگون می باشد. تعیین عوامل موثر بر رضایت، شیوه ای غیر مستقیم جهت دستیابی به میزان رضایت واقعی بیماران قلمداد می گردد.
    در این راستا ارزیابی رضایت بیمار بوسیله تعیین فاکتورهای موثر بر رضایت و پی بردن به انتظارات و نیازهای بیماران و رفع علل نارضایتی می تواند سطح ارایه خدمات و در نتیجه رضایت بیمار را بالا ببرد تا به دنبال آن بهبود جسمی و روانی بیمار نیز بهتر و سریعتر صورت گیرد و هدف سیستم بهداشتی که همان ارتقای کیفیت مراقبت است حاصل شود. زیرا بی گمان بدون آگاهی از نیازهای بیماران نمی توان به یک اورژانس خوب و کارا دست یافت و انتظارات آنها را برآورده کرد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی است. جامعه پژوهش بیماران مراجعه کننده به مراکز آموزشی _درمانی سینا و امام خمینی(ره) دانشگاه علوم پزشکی تبریز است و واحدهای مورد پژوهش 380 نفر از بیماران بودند که با روش نمونه گیری آسان بعد از ترخیص انتخاب گردیدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل مربوط به محیط فیزیکی (97/65%)، نیروی انسانی (90/67%)، وسایل و تجهیزات (10/68%) و عوامل مدیریتی (93/46%) بر رضایت بیماران تاثیر دارد. همچنین سایر یافته ها نشان داد که همراهان بیمار اخلاق خوب و برخورد مناسب پزشک، پرستار، دانشجو و سایر پرسنل را با بیمار و همراهان او از سوی بر رضایت خود موثر می دانند و تهیه دارو توسط همراه بیمار بیشتر از سایر موارد باعث نارضایتی آنها شده است.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر این بود که بیماران به ترتیب الویت وسایل و تجهیزات، نیروی انسانی، محیط فیزیکی و عوامل مدیریتی را بر رضایت خود موثر می دانستند و مدیران پرستاری لازم است عوامل فوق را در برنامه ریزی های بهداشتی، درمانی به منظور بهبود مراقبتها تقویت نمایند تا رضایت بیمار افزایش یابد. همچنین امید است که یافته های حاصل از این پژوهش بتواند مورد توجه مسئوولین قرار گیرد تا در زمینه باز سازی فضاهای فیزیکی بیمارستانها، فراهم آوردن تجهیزات و امکانات مناسب و کافی و بکارگیری نیروی انسانی ماهر و سازماندهی بخش اورژانس که تاثیر بسزایی در ایجاد رضایت بیماران دارد گامهای اساسی بردارند.
  • محبوبه صفوی، محمود محمودی، نسرین قصاب مظفری صفحه 8
    مقدمه
    مشکلات ناشی از طلاق هم بر زندگی و سلامتی جسمی و روانی خود فرد و اعضای خانواده طلاق اثرات سوئی به دنبال خواهد داشت وهم روابط اجتماعی آنها را خدشه دار می سازد بدین ترتیب برای جامعه نیز عواقب ناخوشایندی بدنبال خواهد داشت. همانگونه که در مواقع بروز بیماری برای از بین بردن آن ابتدا باید علت بوجود آورنده آن شناخته شود تا براساس آن درمان آغاز گردد در مورد طلاق نیز مساله چنین است. امید است که با شناسایی علل آن بتوان از وقوع بسیاری از طلاقها پیشگیری نمود.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که در آن 212 نفر(106زن و106 مرد) متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده شهر تبریز به طور تصادفی انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای شامل دو بخش: 1- اطلاعات دموگرافیک 2- سوالات مربوط به علل رفتاری و اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و زیست شناختی طلاق، و تکمیل پرسشنامه نیز به کمک مصاحبه پژوهشگر با واحدهای مورد پژوهش صورت گرفت.
    یافته ها
    اکثریت زنان(31%) در سن زیر25 سال و مردان (32%) بین 29-25 سال قرارداشتند. سن ازدواج در اکثریت زنان (6/41%) در گروه سنی 18-13 و در مردان(8/35%) در گروه 24-20 سالگی بود. مدت زندگی مشترک با همسر در اکثریت زنان (3/31%) و در مردان (5/29%) 6-4 سال بود. اختلاف سنی با همسر در اکثریت زنان(3/46%) و در مردان (50%)، 4- 0 سال بود. اکثریت زنان(8/36%) و مردان (2/30%)دارای یک فرزند 6-2 ساله بودند. میزان تحصیلات در اکثریت زنان(2/30%) و در اکثریت مردان(2/30%)در سطح دبیرستان بود. شغل اکثریت زنان(1/81%)خانه دار و اکثریت مردان(33%) آزاد بود. اکثریت زنان(5/75%) و مردان(3/78%) با همسرشان نسبت فامیلی نداشتند و در اکثر موارد (3/62%) درخواست طلاق از سوی زنان بود. در رابطه با علل رفتاری و اخلاقی طلاق 7/41 درصد زنان و 7/34 درصد مردان این علل را در حد زیادی در درخواست طلاقشان مؤثر دانستند. حدود20 درصد زنان و7/19 درصد مردان علل اجتماعی را در حد زیادی در درخواست طلاق خود مؤثر دانستند. حدود5/25 درصد زنان و 3/8 درصد مردان علل اقتصادی را در حد زیادی در درخواست طلاقشان مؤثر دانستند و حدود 7/7 درصد زنان و 7 درصد مردان علل زیست شناختی را در حد زیادی در درخواست طلاق خود مؤثر دانستند. نتایج جداول فاکتور آنالیز رابطه معنی داری بین برخی از علل رفتاری و اخلاقی، برخی علل اجتماعی، برخی علل اقتصادی و برخی علل زیست شناختی را در سطح (05/0 (p< نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج، زنان مورد مطالعه بترتیب علل رفتاری و اخلاقی، علل اقتصادی، علل اجتماعی و علل زیست شناختی را در درخواست طلاق خود مؤثر دانستند و مردان مورد مطالعه بترتیب علل رفتاری و اخلاقی، علل اجتماعی، علل اقتصادی و علل زیست شناختی را در درخواست طلاقشان مؤثر دانستند. امید است با ارائه آموزش مدون از طریق وسایل ارتباط جمعی بخصوص رسانه های ملی کشور به خانواده ها و جوانان در شرف ازدواج و آموزش چهره به چهره توسط روانشناسان و روانپرستاران جهت ایجاد تفاهم متقابل و پی بردن به مشکلات و مسائل ازدواج و درک یکدیگر در مدارس و آموزش قبل از ازدواج در مراکز بهداشتی، شاهد کاهش میزان طلاق در کشورمان باشیم.
    کلیدواژگان: طلاق، خانواده
  • مهناز شهنازی، صدیقه صادقی خامنه، فرناز صدری مهر صفحه 15
    مقدمه
    سالیانه نیم میلیون نفر از زنان بدلیل عوارض ناشی از حاملگی، زندگی خود را از دست می دهند. حدودا 99% این موارد در کشورهای در حال توسعه اتفاق می افتد. لیبر انسدادی و پارگی رحم یکی از5 علت عمده مرگ و میر مادر در کشورهای در حال توسعه می باشد، که در بعضی جوامع 70 درصد از کل مرگ و میر مادران را به خود اختصاص می دهد. تشخیص اولیه پیشرفت غیر طبیعی مراحل زایمان و پیشگیری از طولانی شدن آن لیبر انسدادی و پارگی رحم و نتایج ناشی از این عوارض را حذف می کند. سازمان بهداشت جهانی در سال 1987 ابزاری بنام پارتوگراف به منظور تشخیص بموقع پیشرفت غیر طبیعی مراحل زایمانی در جهت افزایش سطح ایمنی مادر در طول مراحل زایمان را معرفی کرد.
    مواد و روش ها
    جهت بررسی نقش و اهمیت پارتوگراف در اداره و نتایج مراحل زایمانی در یک مطالعه مشاهده ای آینده نگر 120 زن باردار اول زا و چند زا با حاملگی کم خطر که جهت دریافت خدمات زایمانی به مراکز آموزشی درمانی الزهرا (تبریز) در سال 1382 مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از میان جامعه مورد پژوهش (تعداد 60 زن باردار که در طول مراحل زایمان با ابزار پارتوگراف WHO مشاهده و مورد ارزیابی قرار گرفتند بعنوان گروه مطالعه و تعداد 60 زن باردار دیگر که مراقبتهای بعمل آمده آز آنها طبق روتین بیمارستان بود بعنوان گروه شاهد) انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری اطلاعات، برگه مصاحبه و برگه مشاهده از پیش تنظیم شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، اطلاعات بدست آمده دسته بندی و سپس توسط آزمونهای آماری خی دو مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته های این مطالعه نشان داد که اداره زایمان با ابزار پارتوگراف WHO میزان زایمان طول کشیده را از 7درصد به 3درصد تشدید لیبر را از 24درصد به 7درصد و سزارین اورژانس را از 10درصد به 6/6درصد کاهش داده و باعث افزایش سطح ایمنی مادر و جنین گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    از آنجایی که پارتوگراف WHO ابزار ساده و ارزان است و در تصمیم گیری بموقع در مورد انتقال بیمار به مراکز و یا تشدید یا ختم زایمان کمک می کند، بعلاوه کیفیت مراقبتهای به عمل آمده از مادر و جنین را بهبود بخشیده و در تشخیص بموقع مشکلات مادر و جنین کمک می کند استفاده از آن در تمام مراکز زایمانی توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: سازمان جهانی بهداشت، زایمان مامائی، پارتوگراف
  • کبری پرون، نسرین پورزارع، محد زکریا پزشکی، رقیه ناصری صفحه 21
    مقدمه
    از جمله عوامل مهمی که در ایجاد آرامش خاطر بیماران بستری در بیمارستان ها مؤثر می باشد، میزان توجه و احترامی است که کارکنان بخش درمان نسبت به حقوق بیماران قائل می شوند. محترم شمرده شدن حقوق مددجویان به عنوان افراد بشر توسط کسانی که در مراقبت بهداشتی و درمانی آنان سهیم هستند، امری منطقی است. تحقیقات نشان داده است که آگاه نمودن بیماران، سهیم کردن آنان در تصمیم گیری و محترم شمردن حقوقشان به بهبودی آنها سرعت بخشیده و دوران بستری بودن در بیمارستان را کاهش می دهد، بدین ترتیب هزینه ی بیمار و خانواده و همچنین مخارج بیمارستان کاهش می یابد. بنابراین انجام پژوهش هایی در این زمینه همواره ضرورت دارد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش از نوع توصیفی مقایسه ای می باشد که به منظور تعیین میزان رعایت حقوق بیمار از دیدگاه پرستاران شاغل و بیماران بستری در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شده است. روش نمونه گیری پرستاران (152=n)، مبتنی بر هدف و در مورد بیماران (200=n)، تصادفی ساده بوده و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی تنظیم شده در سه بخش شامل مشخصات فردی و اجتماعی واحدهای مورد پژوهش، 18سؤال مربوط به میزان رعایت حقوق جسمی بیمار و 36 سؤال مربوط به میزان رعایت حقوق روانی اجتماعی بیمار بود که پاسخ ها توسط مقیاس لیکرت و بصورت (همیشه، اغلب، گاهی، بندرت، هرگز و موردی ندارد) سنجیده شد. جهت تعیین روایی ابزار، از روش اعتبار محتوا و جهت تعیین اعتماد علمی ابزار از آزمون مجدد استفاده شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه پرستاران شاغل، 9/59 درصد موارد حقوق بیمار در سطح «خیلی خوب» و 3/5 درصد در سطح «متوسط» رعایت می شود. از دیدگاه بیماران بستری نیز، 63 درصد موارد حقوق بیمار در سطح «خوب» و کمترین درصد (5/2%) در سطح «ضعیف» رعایت می شود.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های تحقیق نشان داد که بین دیدگاه پرستاران و بیماران در رابطه با میزان رعایت حقوق بیمار تفاوت وجود دارد. نتایج حاصل، بیانگر ضرورت توجه بیشتر مسؤولین در جهت برنامه ریزی اصولی برای رعایت حقوق بیمار در تمامی زمینه ها، بویژه مدیریت، خدمات، آموزش و پژوهش پرستاری می باشد.
    کلیدواژگان: حقوق بیمار، پرستاران، بیمارستان آموزشی
  • فاطمه رنجبر کوچکسرایی، گیلدا مصطفوی صفحه 28
    مقدمه
    بیماران مبتلا به سرطان، بیماری خود را غیر قابل درمان می دانند و نیمی از آنان بنوعی دچار اختلال روانپزشکی هستند. پژوهش حاضر به منظور بررسی فراوانی اضطراب و افسردگی در 100 مورد زن مبتلا به سرطان دستگاه تناسلی و پستان انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی و از نظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه مورد مطالعه بیماران مبتلا به سرطان پستان و دستگاه تناسلی مراجعه کننده به بخش رادیوتراپی مرکز آموزشی و درمانی امام خمینی و درمانگاه مرکز آموزشی و درمانی شهید قاضی تبریز می باشند. به این منظور 100 بیمار زن مبتلا به صورت نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک و آزمون اضطراب و افسردگی زونگ1 بود. تجزیه و تحلیل نتایج توسط برنامه آماری EPI6 صورت گرفت.
    یافته ها
    از 100 مورد بیمار مورد مطالعه 81 نفر مبتلا به سرطان پستان و 19 نفر مبتلا به سرطان دستگاه تناسلی بودند. در بین بیماران با سرطان پستان 5/39 درصد افراد افسردگی و 9/25 درصد آنان نیز اضطراب داشتند. در بین بیماران با سرطان دستگاه تناسلی 6/52 درصد افراد افسردگی و 9/52 درصد آنان نیز اضطراب داشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    پیترسن2 نشان داده است که 70-47 درصد زنان با سرطان دستگاه تناسلی علائم اضطراب و افسردگی داشته اند. در مطالعه حاضر شیوع افسردگی در سرطان دستگاه تناسلی 6/52 درصد و شیوع اضطراب 9/52 درصد می باشد؛ که شیوع بالای اضطراب و افسردگی را در این مطالعه نشان می دهد.کیسان3 و همکارانش شیوع اختلالات اضطرابی را در بیماران با سرطان پستان 6/14 درصد و شیوع اختلالات افسردگی را 7/36 درصد ارزیابی کرده است. در این مطالعه شیوع اضطراب در سرطان پستان 9/25 درصد و شیوع اختلالات افسردگی 5/39 درصد می باشد که شیوع اضطراب در مطالعه حاضر بالاتر از مقادیر بدست آمده در مطالعه کیسان می باشد که شاید به تفاوت در ابزارهای استفاده شده و نیز تفاوت نمونه های مورد مطالعه و نحوه مدارای آنان با استرس مربوط باشد ولی شیوع افسردگی تقریبا مشابه می باشد. در مجموع شیوع اضطراب و افسردگی بطور قابل توجهی در این بیماران به چشم می خورد. با توجه به شیوع قابل ملاحظه اضطراب و افسردگی در سرطان پستان و دستگاه تناسلی به نظر می رسد مداخله و درمان اضطراب و افسردگی به بهبود کیفیت زندگی چنین بیمارانی کمک قابل توجهی خواهد کرد.
    کلیدواژگان: اضطراب، افسردگی، سرطان دستگاه تناسلی زنانه، سرطان پستان
  • سیما لک دیزجی، علیرضا محجل اقدم، فریبرز روشنگر، نصرت سادات رضوی صفحه 35
    مقدمه
    عمل جراحی باز شریان کرونری درمان معمول برای بیماران کرونری می باشد که هر ساله رو به افزایش است. با اینکه این عمل در رهایی دردهای آنژینی موفق است اما در موارد زیادی هیجان و افسردگی در بیماران بعد از عمل مشاهده می شود. این پژوهش به منظور بررسی موارد وقوع و الگوی هیجان و افسردگی در بیماران تحت عمل باز پیوند کرونر و تعیین تاثیر سن و جنس بر وضعیت روانی این بیماران صورت گرفته است.
    مواد وروش ها
    در این پژوهش 30 نفر از بیماران با عمل جراحی باز کرونری به صورت نمونه در دسترس در عرض دو ماه انتخاب و قبل از عمل و روز سوم بعد از عمل و همچنین هفته دوم و چهارم از نظر وقوع و الگوی افسردگی و هیجان بررسی شدند. جهت بررسی هیجان از ابزار اسپیلبرگر سنجش اضطراب و جهت بررسی افسردگی از ابزار مرکز مطالعات اپیدمیولوژیکی افسردگی استفاده گردید. از آمار توصیفی جهت تعیین موارد وقوع و الگوی هیجان و افسردگی در این پژوهش استفاده گردید. و از آزمونt و2 χجهت تعیین اختلاف بین افسردگی و هیجان در مردان و زنان و افراد زیر 60 سال و بالای60 سال استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج، بیانگر وقوع افسردگی در 30 درصد موارد بود که 20 درصد آنان را مردان و 10 درصد آنان را زنان تشکیل می داد که این میزان افسردگی در روز دوم، سوم بعد از عمل افزایش و در هفته چهارم بعد از عمل کاهش نشان می دهد که در مقایسه افراد زیر 60 سال و بالای 60 سال از نظر آماری اختلالات معنی داری در روز سوم بعد از عمل با هفته دوم نشان می دهد. همچنین هیجانات قبل از عمل نسبت به هفته سوم بعد از عمل میزان بالایی را نشان می دهد.
    بحث و نتیجه گیری
    این پژوهش تاکیدی بر وقوع افسردگی بعد از عمل های پیوند کرونر می باشد. که در هفته چهارم کاهش نشان می دهد و عواملی نظیر درد و خستگی و محیط ناآشنا و دوری خانواده می تواند در آن دخیل باشد. و پرستاران با موقعیت منحصر به فردی که در شناسایی افسردگی بعد از عمل و هیجانات قبل از عمل دارند می توانند در کاهش زمان بستری بیمارستانی و همچنین بهبودی بعد از عمل موثرباشند.
    کلیدواژگان: افسردگی، هیجان، بای پس عروق کرونری، دوره بعد از عمل جراحی
  • صدیقه کمالی، سید محمد علی قریشی زاده، سکینه محمد علیزاده، علیرضا شغلی صفحه 40
    مقدمه
    مقیاس شدت علایم قاعدگی1 ابتدا توسط چسنی و تاستو (1975) به منظور بررسی تاثیر روش های رفتار درمانی دیسمنوره اسپاسمودیک و احتقانی ابداع شد. در بخش اول این پژوهش به منظور تعیین تاثیر این فنون بر دو نوع دیسمنوره اولیه، ما بجای استفاده از مقیاس 15 آیتمی شدت علایم قاعدگی از مقیاس 8 آیتمی آن استفاده کردیم، در حالی که در این بخش هدف ما بررسی مقایسه ای تاثیر فنون رفتار درمانی بر دو نوع دیسمنوره با استفاده از مقیاس اصلی 15 آیتمی و مقایسه آن با نتایج بخش اول این پژوهش می باشد.
    مواد و روش ها
    تعداد 88 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز که به دیسمنوره اولیه (اسپاسمودیک و احتقانی) مبتلا بودند، به روش تصادفی ساده انتخاب و در 4 گروه آزمون و شاهد (برای هر دو نوع دیسمنوره) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه، مصاحبه و معاینه بالینی بود. تمرینات آرامسازی فقط به گروه های آزمون آموزش داده شد. در حالی که در ارتباط با گروه های شاهد در این پژوهش هیچگونه مداخله ای صورت نگرفت. نهایتا 75 نفر دوره درمانی را تکمیل کردند. جمع آوری اطلاعات از کلیه واحدهای مورد پژوهش در سه دوره قاعدگی متوالی (یک بار قبل از درمان و دو بار بعد از آن) در سال 1379 جمع آوری شد.
    یافته ها
    استفاده از مقیاس 15 آیتمی شدت علایم قاعدگی در این پژوهش نشان داد که روش های رفتار درمانی بر دیسمنوره اسپاسمودیک موثرتر از احتقانی می باشد. بطوری که شدت علایم قاعدگی در گروه آزمون اسپاسمودیک در مقایسه با گروه شاهد و نیز در دوره های قاعدگی بعد از درمان نسبت به قبل از آن کمتر بود. در عین حال مقایسه دو گروه آزمون دو نوع دیسمنوره نیز بیانگر تاثیر چشمگیر و قابل توجه این روش ها بر دیسمنوره اسپاسمودیک نسبت به احتقانی بود.
    بحث و نتیجه گیری
    مقایسه نتایج بخش اول و دوم این پژوهش نشان می دهد که تفاوت قابل توجهی در پاسخ دیسمنوره اسپاسمودیک و احتقانی نسبت به روش های رفتار درمانی با تغییر مقیاس اصلی به مقیاس 8 آیتمی آن دیده نمی شود. در واقع به نظر می رسد که سمپتوم های مطرح شده در مقیاس شدت علایم قاعدگی توسط هر دو گروه تجربه می شوند و تفاوت بین دو گروه اسپاسمودیک و احتقانی بیشتر به زمان تجربه این علایم در سیکل قاعدگی مربوط می شود تا نوع علایم.
    کلیدواژگان: قاعدگی دردناک، فنون آرامسازی